بیعت عقبه اولپیمان عقبه نخستین پیمانی است که حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در شبانگاه سیزدهم ذیحجه سال دوازدهم بعثت با جمعی از اهالی یثرب که از قبایل اوس و خزرج بودند بست. در این دیدار که در بلندای عقبه در دامنه کوه منا صورت گرفت هفتاد و پنج زن و مرد یثربی با پیامبر اسلام عهد بستند که همانطور که از همسر و فرزندانشان حمایت میکنند پیامبر و دین اسلام را مورد حمایت قرار دهند. ۱ - معنای بیعتبیعت به معنای دست به دست زدن برای التزام به طاعت و فرمانبرداری از کسی یا داد و ستدو در اصطلاح، تعهد به پیروی بی چون و چرا از صاحب بیعت است. [۴]
ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایه، ج۱، ص۱۷۴، «بیع».
عقبه به معنای راه دشوار و سنگلاخ به سوی قله کوه و مقصود از آن در اینجا، مکانی نزدیک مکه در منطقه منا و مکان رمی واپسین جمره است.۲ - دعوت به اسلامبا رحلت "حضرت خدیجه" و "ابوطالب" در حدود سه سال قبل از هجرت (عامالحزن) که هر دو به لحاظ مادی و معنوی و به خصوص نفوذ ابوطالب در بین قریش، پشتیبان قوی برای رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به شمار میآمدند، عملکرد بازدارنده مشرکین در برابر حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد مرحله جدیدی شد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با استفاده از هر فرصت به ویژه موسم حج که قبایل از مناطق مختلف برای انجام مناسک حج به مکه میآمدند، استفاده کرده و مردم را به اسلام دعوت مینمودند؛ هرچند موانع و مشکلاتی که از سوی مشرکان مکه ایجاد میشد را نیز باید در نظر داشت. رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم پس از بعثت، در موسم حج به منا میرفت و حاجیان را به اسلام فرا میخواند. [۹]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۵.
[۱۰]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۷۰.
دعوت پیاپی او زمینه آشنایی مردم یثرب را با اسلام که پیوسته به مکه آمد و شد داشتند، فراهم ساخت. بر پایه گزارش ابن اسحق، به سال یازدهم بعثت در ایام حج [۱۱]
ابن هشام الحمیری، عبدالملک، السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۲۹۱-۲۹۲.
هنگامی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در منا مشغول دعوت قبایل بود، با شش [۱۲]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۷۰.
یا هشت تن [۱۴]
بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه، ج۲، ص۴۲۰.
از خزرجیان یثرب که برای جلب حمایت قریش در برابر رقبای اوسی خود به مکه آمده بودند، دیدار کرد و آنها را با تلاوت قرآن به اسلام فرا خواند. آنها با توجه به آگاهیهای اجمالی که از طریق بشارتهای یهود به بعثت پیامبر داشتند، به راحتی اسلام را پذیرفتند. [۱۵]
ابن هشام الحمیری، عبدالملک، السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۲۹۲.
منابع از این افراد با اختلاف بسیار یاد کردهاند. اسعد بن زراره، عوف بن حارث، رافع بن مالک، قطبة بن عامر، عقبة بن عامر، و جابر بن عبدالله [۱۶]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۱۹.
از آن جمله هستند. برخی این دیدار با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به اشتباه بیعت اول عقبه دانستهو بیعتهای عقبه را به سه بیعت افزایش دادهاند؛ اسلام آوردن این شمار از خزرجیان به سال ۱۱بعثت، زمینه آشنایی بیشتر یثربیان را با دین جدید فراهم آورد؛ به گونهای که به سال ۱۲ بعثت، ۱۰ تن از خزرجیان و دو تن از اوسیان پس از دیدار با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در عقبه، با او بر حمایت از اسلام پیمان بستند. این پیمان به بیعت اول عقبه مشهور شد. از آن جا که در این پیمان از حمایتهای یثربیان از پیامبر در جنگها یاد نشد، به «بیعة النساء» نیز شهرت یافت. [۲۱]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۰.
[۲۲]
ابن ابی شیبه، عبدالله بن محمد، المصنف، ج۶، ص۶.
[۲۳]
طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۴، ص۴۸.
برخی بر آنند که به سبب مشابهت مضامین بیعت اول عقبه به بیعت با زنان، آن را «بیعت نساء» گفتند. ذهبی حضور عفراء دختر عبید بن ثعلبه را در جمع بیعت کنندگان، علت این نامگذاری دانسته است [۲۴]
ذهبی، شمسالدین، تاریخ الاسلام، ج۱، ص۹۵.
؛ اما بیعت النساء پس از فتح مکه صورت پذیرفت.جز جابر بن عبدالله، دیگر افراد از آن شش تن که به سال یازدهم اسلام آوردند، در پیمان اول عقبه حضور داشتند. [۲۶]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۱۹.
۲.۱ - ایمان آوردن یثربیانبنابر نقلی "ایاس بن معاذ" از قبیله اوس که در راس یک گروه برای همپیمانی با قریش بر ضد قبیله خزرج که نتیجه آن «جنگ بعاث» بود، در زمره اولین یثربیانی است که با وجود نهی همراهانش به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ایمان آورد. در برخی منابع نام "اسعد بن زراره" و "ذکوان بن عبد قیس" به عنوان اولین مسلمانان ذکر شده است. همچنین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با گروه شش نفرهای از طوایف مختلف قبیله خزرج در جمره عقبه در منی ملاقات نمودند. پس از دعوت آنان به پرستش خداوند، پیام اسلام را بر آنان عرضه داشته و قرآن تلاوت فرمودند. این امر باعث شد خزرجیان ضمن ایمان آوردن متعهد شوند به تبلیغ این آیین جدید در بین قوم خود نیز بپردازند پس از بازگشت، جریان ملاقات با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به اطلاع یثربیان رسانده و مردم را به اسلام دعوت نمودند. ۲.۲ - عامل گرایش یثربیان به اسلاماطلاع ضمنی اوس و خزرج از ظهور یک پیامبر از زمانهای پیشین عامل مهمی در گرایش آنان به اسلام به شمار میآید. اهل یثرب که عمدتاً بتپرست بودند، از یهودیانی که در جوار آنان میزیستند، شنیده بودند، رسولی مبعوث خواهد شد که با کمک وی اوس و خزرج را نابود خواهند کرد. زمانی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اسلام را بر خزرجیان عرضه داشت، تعدادی از آنان اذعان داشتند، این همان پیامبری است که یهود وعده داده بود. ثابت شدن راستی دعوت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از یک سو و تهدید یهود از سوی دیگر، آنان را بر آن داشت که به سرعت و پیش از ایمان یهود، اسلام آورند. همچنین وجود دشمنی و نبرد در بین اهل یثرب این امید را در بین خزرجیان ایجاد کرد که ایمان به دین اسلام، انگیزه مهمی برای رفع اختلافات و بهترین گزینه برای ایجاد وحدت خواهد بود. ۳ - بیعت عقبه اولدر سال بعد، دوازدهم بعثت، دوازده نفر از اهل یثرب که ده نفر آنان از خزرج و دو نفر از اوس و به نقلی دیگر نُه نفر از خزرج و سه نفر از اوس بودند با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در عقبه ملاقات نموده و با ایشان بیعت نمودند. [۳۶]
مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۳۳، تحقیق محمد عبدالحمید النسیمی، بیروت، دار الکتب العلمیه.
درباره تعداد پیمانهایی که در عقبه بین اهل یثرب و مسلمانان صورت گرفت، نظر مشهور انعقاد دو بیعت میباشد؛ لیکن برخی مورخین اولین دیدار دسته شش نفری خزرجیان را نخستین بیعت دانسته و بیعتهای سال دوازدهم و سیزدهم را به ترتیب پیمان عقبه دوم و سوم ذکر کردهاند. ۳.۱ - نامگذاری بیعتاین پیمان از جهت محل برگزاری و به همراه داشتن پیمانی دیگر در سال بعد به عقبه اول مشهور گشت. همچنین آن را «بیعةالنساء» نیز خواندهاند. آن چنان که در ذیل مشاهده میشود در این بیعت هیچ زنی شرکت نداشت، لیکن از آن جهت که تا بدان روز پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مامور به جنگ با کفار نشده و در پیمان، همانند بیعت با زنان شرط جنگ وجود نداشت، بدین نام نیز مشهور شد. [۴۰]
عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ج۱، ص۱۹۹، بیروت، دار الهادی، دارالسیره، ۱۴۱۵ق.، چاپ چهارم.
۳.۲ - حاضرین در بیعتتعداد ده نفر از بیعت کنندگان با نامهای "اسعد بن زراره"، [۴۱]
بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۵.
"عوف" و "معاذ" پسران حارث بن رفاعه، "رافع بن مالک"، "ذکوان بن عبد قیس"، "عبادة بن صامت" (یا جابر بن عبدالله، "ابو عبدالرحمن یزید بن ثعلبه"، "عباس بن عباده"، "عقبة بن عامر"، "قطبة بن عامر" از خزرجیان و دو نفر با نامهای "ابو الهیثم ابن تیهان" (مالک) و "عویم بن ساعده" از اوس بودند. [۴۴]
ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه، ج۶، ص۳۱۷.
"مقریزی براء ابن معرور" را نفر سوم اوسیان ذکر میکند.۳.۳ - مفاد بیعتاین بیعت پیش از نزول آیات جهاد با مشرکین نازل شد، [۴۷]
ابن هشام الحمیری، عبد الملک، السیرة النبویة، ج۱، ص۴۳۱، بیروت، دار المعرفه، بیتا.
[۴۸]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۱، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق، چاپ دوم.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در این بیعت، از مسلمانان یثرب به شرط پایبندی بر پرهیز از شش چیز، بیعت گرفت: شرک ،زنا ،تهمت ،دزدی ،قتل فرزندان، و نافرمانی رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم . نتیجه وفاداری به این پیمان، ورود به بهشت شمرده شد و عاقبت پایبند نبودن به آن، بر عهده خداوند دانسته شد که اگر بخواهد، کیفر میدهد یا میآمرزد. [۴۹]
صالحی، محمد بن یوسف، سبل الهدی، ج۳، ص۱۹۳.
[۵۱]
تمیمی، ابوحاتم، السیرة النبویه و اخبار الخلفا، ج۱، ص۱۰۶، بیروت، الکتب الثقافیه، ۱۴۱۷ق.، چاپ سوم.
اما در نقل دیگر مطلب بدین صورت آمده است که اگر وفا نکردید، چنانچه حدّ آن عمل در دنیا بر شما جاری شد، همان حدّ کفاره آن گناه باشد و چنانچه پنهان ماند و تا پایان عمر معلوم نشد با خداست که عذاب کند یا بیامرزد.شوکانی، اقرار به رسالت پیامبر، امر به معروف ،نهی از منکر و ستیز نکردن درباره جانشینی پیامبر را نیز به آن شروط افزوده است. [۵۳]
شوكانى، محمد بن على، فتح القدیر، ج۲، ص۴۰۹.
پس از این پیمان، رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بیعت کنندگان را در صورت وفاداری به پیمان، به بهشت بشارت داد. [۵۴]
ابن حنبل، احمد، مسند احمد، ج۵، ص۳۱۳.
۳.۴ - درخواست از پیامبریثربیان پس از بازگشت به مدینه ، در نامهای از رسول خدا خواستند تا فردی را برای آموزش قرآن به یثرب بفرستد. پیامبر مصعب بن عمیر را که جوانی خوش سیما و آشنا به قرآن بود، به یثرب فرستاد و به او فرمان داد تا ضمن دعوت مردم آن دیار، به آنها قرآن بیاموزد و با آنها نماز بگزارد. [۵۵]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۰.
۳.۵ - نتایج بیعت۱) اعزام نماینده تبلیغی به یثرب: پس از انعقاد پیمان، حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) "مصعب بن عمیر" را به عنوان نماینده خویش به منظور تعلیم قرآن، آموختن دستورات اسلامی و تبلیغ اسلام به همراه بیعت کنندگان گسیل داشتند. در روایتی دیگر آمده که پس از مدتی اهل یثرب طی نامهای از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درخواست مُبَلّغ نمودند و ایشان مصعب را به یثرب اعزام نمودند. [۵۸]
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۲۰، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق، چاپ دوم.
وی در خانه "اسعد بن زراره" منزل نموده و امامت جماعت مسلمانان یثرب را نیز بر عهده داشت. (برخی معتقدند مصعب بعد از پیمان عقبه دوم به یثرب اعزام شد؛ اما عدهای دیگر نیز معتقدند پس از اعزام، وی پس از پیمان عقبه اول به مکه بازگشت و همراه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مجدداً به مدینه مهاجرت نمود. تبلیغ دین در بین مردم تا بدانجا موفقیتآمیز بود که تا هجرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سال بعد اکثر مردم یثرب مسلمان شده بودند. همین مساله زمینه را برای انعقاد بیعت عقبه دوم مبنی هجرت رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به یثرب و بر دفاع همه جانبه یثربیان از ایشان را فراهم ساخت.۲) اقامه اولین نماز جمعه به امامت اسعد بن زراره یا مصعب [۶۴]
بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعة، ج۲، ص۴۴۱، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۵ق.
از دیگر گزارشهای ذکر شده در تاریخ است که برخی آن را به دلیل نزول تشریع حکم نماز جمعه پس از هجرت رد نموده و احتمال دادهاند که منظور همان نماز جماعت در روز جمعه باشد. [۶۵]
عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ج۳، ص۳۱۳، بیروت، دار الهادی، دارالسیره، ۱۴۱۵ق.، چاپ چهارم.
۳) اسلام رؤسای قبایل از جمله "سعد بن معاذ" (بنی عبدالاشهل) و "اسید بن حضیر" (بنی ظفر) و تاثیر آن در گرایش افراد قبیله به اسلام نقش بسیار مؤثری در این مساله ایفا نمود؛ چنانچه آمده است که در برخی محلات که رئیس آن "ابوقیس بن اسلت" (صیفی) بود، علاوه بر این که اسلام نیاورد، مانع از پذیرش مردم به اسلام میشد. [۶۷]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۵۲، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷، چاپ دوم
۳.۶ - مسجد البیعهمسلمانان در مکان بیعت عقبه مسجدی ساختند که بعدها به مسجد بیعت مشهور شد. این مسجد به سال ۱۴۴ق. به دست منصور عباسی [۶۸]
ابن فهد، عمر بن محمد، اتحاف الوری، ج۲، ص۱۸۰.
و به سال ۶۲۹ق. به دست مستنصر بالله بازسازی یا تعمیر شد [۶۹]
ابن فهد، عمر بن محمد، اتحاف الوری، ج۳، ص۳۸.
و طی قرنها از مساجد مورد توجه مسلمانان بوده است؛ کردی گوید: مسجد البیعه در سمت چپ کسی قرار دارد که به منا میرود و میان آن و عقبه فاصلهای اندک است و مکان آن به شعب البیعه و شعب الانصار شهرت دارد. [۷۰]
کردی، محمد طاهر، التاریخ القویم، ج۵، ص۳۰۹.
یکی از محققان که از نزدیک این مسجد را دیده، مساحت آن را در واپسین بازسازی ۳۷۵ متر مربع دانسته و آن را بدون سقف خوانده و گفته است: این مسجد به همان شکل تا سال ۱۴۲۳ق. باقی بود.۴ - فهرست منابعآثار اسلامی مکه و مدینه: رسول جعفریان، قم، مشعر، ۱۳۸۶ش؛ اتحاف الوری: عمر بن محمد فهد (م. ۸۸۵ق.) ، به کوشش فهیم محمد، مکه، دار المدنی، ۱۴۰۴ق؛ اسد الغابه: ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.) ، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛ امتاع الاسماع: المقریزی (م. ۸۴۵ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق؛ انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛ تاج العروس: الزبیدی (م. ۱۲۰۵ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م. ۷۴۸ق.) ، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق؛ التاریخ القویم: محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق؛ الثقات: ابن حبان (م. ۳۵۴ق.) ، الکتب الثقافیه، ۱۳۹۳ق؛ جامع البیان: الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۱۲ق؛ الدرر فی اختصار المغازی و السیر: ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ق.) ، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، دار المعارف، ۱۴۰۳ق؛ دلائل النبوه: البیهقی (م. ۴۵۸ق.) ، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق؛ سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. ۹۴۲ق.) ، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛ السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۳/۲۱۸ق.) ، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح و اولاده، ۱۳۸۳ق؛ الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) ، بیروت، دار صادر؛ العین: خلیل (م. ۱۷۵ق.) ، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق؛ فتح القدیر: الشوکانی (م. ۱۲۵۰ق.) ، بیروت، دار المعرفه؛ لسان العرب: ابن منظور (م. ۷۱۱ق.) ، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق؛ مسند احمد: احمد بن حنبل (م. ۲۴۱ق.) ، بیروت، دار صادر؛ المصنف: ابن ابی شیبه (م. ۲۳۵ق.) ، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، ۱۴۰۹ق؛ معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛ مناقب آل ابی طالب: ابن شهرآشوب (م. ۵۸۸ق.) ، به کوشش البقاعی، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۲ق؛ النهایه: مبارک ابن اثیر (م. ۶۰۶ق.) ، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش. ۵ - پانویس۶ - منبعحوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«بیعت عقبه اول». سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «پیمان عقبه اول»، تاریخ بازیابی ۹۵/۶/۲۱. |